نوشته اصلی توسط
love70
سلام من خیلی خسته شدم به غیر پدرم و برادرم هیچ کسی رو ندارم با فامیلای مادرم رفت و امد نداشتیم با فامیلای پدرم هم خیلی رفت و امد ندارم شوهرم خیلی نامحرمه هر چی واسش میگم بر علیه من استفاده میکنه به من میگه بی کس و کار هیچ کسی رو نداری دلم واست میسوزه میگه بدبخت تنها منم ولت کنم بدبخت تر میشی خیلی از حرفاش ناراحتم تنهایی هامو همش به روم میاره مادرم تازه فوت کرده اصلا شرایط ندارم حتی نمیتونم با کسی درددل کنم من خیلی تنهام وقتی این حرفا رو میزنه من خجالت میکشم خسته شدم واقعا هر چی از من و پدر و برادرم میبینه سریع به خانواده میگه یا بر علیه من استفاده میکنه